عید اومد و عید اومد
اولین عید نوروزی که محمدهانی جونی هم پای هفت سینمون حضور داشت.راستش تا 10 دقیقه قبل سال تحویل هم داشتم می دویدم و کارامو می کردم.تازه نیم ساعت قبل سال تحویل عروسک ساختم و هفت سین انداختم.تو سین ها فقط سبزه اش رو داشتم.همه رو نیم ساعت قبل از سال تحویل جور کردم...اونم فقط بخاطر تو هانی جونم...اگه واسه خاطرت نبود عمرا سر نیم ساعت عروسک می ساختم.تازه شیشه نوشابه هم نداشتم و بابایی زحمت کشید آب معدنی خرید و تو پارچ ریختیم تا بدن عروسکم جور بشه.و بابا رفت حمام و وقتی اومد....هفت سین آماده بود... ...