دوستان محمدهانی و تازه ها
تو این چند وقت محمدهانی حسابی به دوستاش سر زد و درسته تو زمستون پارک کمتر میشه رفت اما دوست که میشه دید...
اولین دوستای خوب هانی ایلیا و طاها بچه های خاله عاطفه اند
دومین دوستان هم که خونه فاطمه جون ازشون عکس گرفتیم حامد کوچولو عروسک چشم آبی و فاطمه کوچولو بودن که حسابی بریز بپاش کردن و بازیگوشی...
این عکس هم واضح نشده اما طرز نشستن مردونه ات منو عاشق این عکس کرد.فدات شم مامانی
راستی یه روز ظهر هم که هوا بد نبود بردیمت پارک
و این کتاب سخنگو که مامان واست خرید تا بیشتر به داستانها گوش بدی چون صدای حیوونا و چیزایی که تو کتابه با صوت کتاب گوش میدی
بازگشت از حمام
فرار از دست مامان که لباس تنش نکنه
و نماز مادربزرگ کوچک...
اینم از ریخت و پاش کشوها
راستی جورچین حیواناتت رو بدون کمک ما می چینی جای هر حیوون رو خوب میدونی حتی اسم هر حیوون رو جورچین مث سنجاب اردک میمون خوک اسب مرغ شتر قو فیل گربه
به محض اینکه ازش عکس گرفتم میذارم
و بهم ریختن نی نی وبلاگی که مامان برای جشنواره درست کرده بود
و سایه بازی که هر شب من و بابا رو وادار می کنه قبل از خواب باهاش بازی کنیم
با دستش یه شکل درست می کنه و میگه اممممم یعنی دستش ماهی های روی سقفو خوردند