محمدهانیمحمدهانی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه سن داره
بابا مهدیبابا مهدی، تا این لحظه: 38 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره
مامان معصومهمامان معصومه، تا این لحظه: 36 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
سالگرد عقد ماسالگرد عقد ما، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

محمدهانی جون

15 ماهگی هانی

تا این ماهت تموم نشده از کارات تواین ماه بگم که خیلی هاشو یادم نمیاد اما هرچی یادم بیاد مینویسم. از حرف زدنت که قبلا گفتم دیگه همه چی میگی غیر از کلمه های قبلت پروانه /مهدی /مشهد و سینه میزنی یه جا مسجد هم ببینی میگی مشهد و سینه میزنی/ماشالا ماشالا موقعی که یه کار مهم انجام میدی مث پریدن از بلندی یا ایستادن رو بلندی/تشبی کنید همون تشویقش کنید خودمون /مرسی/عزیز/ دست /معصومه /مریم / عمه /عمو/ جارو / نخ/ پاتریک/آش/مغازه/اسب / چادر/  دندون /پارک/الو/ لیمو/بادکنک/ جباد همون جواد/ پتو/ تم مرغ همون تخم مرغ/نمک/ نمات همون نبات اسباب بازی /در باز وقتی میخوای در شکلات یا بیسکوییت رو واست باز کنم یا در کمدتو یا در لباسشویی رو / آب بازی عباآقا هم...
6 آبان 1393

درک مطالب

الان سنت به سنی رسیده که وقتی اشاره به چیزی میکنیم جوابشو میگی.مثلا ازت میپرسم شلوار مکعبی کیه؟میگی باب یا میگیم چراغ شما فوری میگی برق.یا وقتی میگم موتورتو شارژکنم دوشاخ رو برمیداری و میبری طرف پریز و میگی برق. تقریبا هر کلمه ای که بهت بگیم اگه آسون باشه تکرار می کنی و پرحرف شدی حسابی...و سلام هم میکنی و هر کی جواب بده کلی کیف می کنی نقاشی میکشی و میگی نَ قا شی گفتن افعالی مثل بریم/ بیشین یا بیشینم/ رفت /بشوره موقعی که پی پی کردی تش بی یعنی تشویقش کنید وقتی یه کار مهم انجام میدی و گفتن عبارات دو کلمه ای مثل اسباب بازی آب بازی جارو برقی از دیگر کارهای 15 ماهگیته دوست دارم عشقم
26 مهر 1393

سلام حضرت زیبا

سلام حضرت زيبا!خداي دلبرها! .سلام حضرت خورشيد ماه منظرها . سلام ساقي هشتم ، مي خراساني . سلام جوشش پيمانه ها و ساغرها .هزار وعده خوبان يكي وفا نكند . دلم گرفته از اين گرگها ، برادرها . هنوز برنگشته دلمان هواي حرم كرده يا علي مددي . هواي ذكر پدرها و اشك مادرها . هواي ديدن فواره هاي گوهرشاد . زلال آينه ها و صفاي مرمرها . صداي طبل و نقاره،اذآن گلدسته . هواي عطر خوش ياس ومشك و انبرها . نمي شود كه ما را پيش خود نگه داري؟ كنار گنبد زردت، ميان كفترها . براي وصف تو شعري كه شعر باشد نيست . سروده اند به عشقت اگر چه قيصرها دلتنگي حس عجيبي است ، كه گاهي شما را به يادم مي آورد،گاهي يعني هميشه، گاهي يعني الآن،من اسير هر كه باشم،ضامنم تنها يكيست . . . السل...
26 مهر 1393

خاطرات مشهد

سلام سلام ما برگشتیم با یه کوله بار خاطره خوشگل از شیرین کاریهای محمدهانی در مشهد مقدس. از اولش بگم که برای اولین بار سوارقطار شدی و کلی بازیگوشی کردی و شب ساعت 8 خوابیدی و 9.5 بیدارشدی و دیگه بیخوابی زده بود به سرت و تا دیروقت من و بابایی واسه اینکه تو کوپه سرو صدا نکنی تو واگنا راه میبردیمت و کلی باهات بازی کردیم تا بالاخره حدودای ساعت 2 خوابت برد.تازه یه تخت کوپه هم کرده بودی واسه خودت و شیر که خوردی منو هول دادی عقب که یعنی برو یه جای دیگه بخواب و منم مجبور شدم تا صبح خودمو کوچولو کنم تا پایین پای شما جام بشه و یکم بخوابم.تازه تا صبح هم گریه و می می خوردی.خودت به می می میگی مَ مَ و هروقت شیرمیخوای میگی مامانی مَ مَ .همه جا هم منو گیر می...
21 مهر 1393
1