15 ماهگی هانی

تا این ماهت تموم نشده از کارات تواین ماه بگم که خیلی هاشو یادم نمیاد اما هرچی یادم بیاد مینویسم.

از حرف زدنت که قبلا گفتم دیگه همه چی میگی غیر از کلمه های قبلت پروانه /مهدی /مشهد و سینه میزنی یه جا مسجد هم ببینی میگی مشهد و سینه میزنی/ماشالا ماشالا موقعی که یه کار مهم انجام میدی مث پریدن از بلندی یا ایستادن رو بلندی/تشبی کنید همون تشویقش کنید خودمون /مرسی/عزیز/ دست /معصومه /مریم / عمه /عمو/ جارو / نخ/ پاتریک/آش/مغازه/اسب / چادر/  دندون /پارک/الو/ لیمو/بادکنک/ جباد همون جواد/ پتو/ تم مرغ همون تخم مرغ/نمک/ نمات همون نبات اسباب بازی /در باز وقتی میخوای در شکلات یا بیسکوییت رو واست باز کنم یا در کمدتو یا در لباسشویی رو / آب بازی عباآقا همون عباس آقا /آینه / بسه / بستنی/مورچه /مگس/بیشین/لالا/نرمولی/ناف /قان قان/ دستمال /پارچه و...

دایی رو که می بینی بهش میگی دینگ دینگ یعنی تارتو بیار و واسم بنواز.

صبحا که از خواب بیدار میشی به من میگی تم مرغ نمک و تعیین میکنی صبحانه بهت چی بدم.

بهت میگیم الکی بخند هَهَهَه می خندی .الکی گریه کن چشماتو ریز می کنی و گریه می کنی.اخم کن اخم می کنی.بوس بده بوس میدی.زبونت کو؟زبونتو نشون میدی.دندونات کو؟دندوناتو نشون میدی.چشمات کو چشمک میزنی.گوشت کو؟نشون میدی.

بهت میگیم ترقه چه صدایی میده دستتو میکوبی به هم و میگی تق.یا بادکنک رو هم همینطور صداشو در میاری.

کم تحمل شدی و دل نازک زود قهر می کنی.مثلا امشب خونه آقاجون اینا گفتی آب و یخچالو نشون دادی.منم گفتم دیگه هوا سرد شده و نمیشه آب سرد بخوری شما هم روتو برگردوندی و با حالت قهر رفتی طرف اتاق و گفتی ای ای ای اییییییی و رفتی به آقاجون گفتی آب یعنی مامانم آب نمیده شما بده.

خیلی کارهات با نمک شده و خونه باباجون اینا از دایی تقلید می کنی و خونه آقاجون اینا از عموعلی و هرکاری اونا انجام دادن انجام میدی.