خاطرات مشهد
سلام سلام ما برگشتیم با یه کوله بار خاطره خوشگل از شیرین کاریهای محمدهانی در مشهد مقدس. از اولش بگم که برای اولین بار سوارقطار شدی و کلی بازیگوشی کردی و شب ساعت 8 خوابیدی و 9.5 بیدارشدی و دیگه بیخوابی زده بود به سرت و تا دیروقت من و بابایی واسه اینکه تو کوپه سرو صدا نکنی تو واگنا راه میبردیمت و کلی باهات بازی کردیم تا بالاخره حدودای ساعت 2 خوابت برد.تازه یه تخت کوپه هم کرده بودی واسه خودت و شیر که خوردی منو هول دادی عقب که یعنی برو یه جای دیگه بخواب و منم مجبور شدم تا صبح خودمو کوچولو کنم تا پایین پای شما جام بشه و یکم بخوابم.تازه تا صبح هم گریه و می می خوردی.خودت به می می میگی مَ مَ و هروقت شیرمیخوای میگی مامانی مَ مَ .همه جا هم منو گیر مینداختی تا شیربخوری.مخصوصا تو قطار. تازه عمو رو صندلی شما تو قطار نشست اینقدر هولش دادی و گفتی نه نه که مجبور شد از جاش بلند بشه....ای پسر زور
اما وقتی رسیدیم مشهد یا به قول خودت مهشَ گاهی هم مَش یه کار خوب یاد گرفتی و اونم سلام دادن به امام رضا بود و سرتو خم میکردی و سلام میدادی.تازه اسم امام رضا رو که میشنوی سینه میزنی قربون اون دستای کوچولوت بشم من. تازگیا اینقدر توجه میخوای که صورت هرکی حواسش ازت پرت بشه رو میکشی طرف خودت و حرفتو بهش می فهمونی.عمو علی هم بهت میگه دستتو ببوسم عین خانا دستتو میاری جلو ببوسه.بهت میگه بخند بلند بلند میخندی.
تازه باغ وحش هم بردیمت و کلی حیوونا رو با تعجب نگاه کردی و وقتی بابا بهشون نون میداد کیف منو نشون میدادی و میگفتی اووه که یعنی بابا نون بده به حیوونا...و اسب هم سوار شدی و خیلی دوست داشتی بعدشم رفتی تو توپها کلی بازی کردی و پریدی پایین بالا... آخرشم رفتیم یه عکس قجری سه نفره انداختیم.خیلی خوشگل شد...
تو نماز جماعت هم از صف خارج میشدی و دقیقا از همون راه برمیگشتی پیش من و راهتو سریع پیدا میکردی باهوش من....!!!!یه خانم تو صف بود از تعجب شاخ درآورده بود که چرا گم نشدی و دقیقا برگشتی جایی که من نشسته بودم... تازه کلی هم مهر جمع کرده بودی یه شب هم بردیمت سرزمین عجایب و اونجا هم چندتا بازی انجام دادی و حیف که زیاد وقت نبود و زود برگشتیم و توراه برگشت هم بارون زیادی اومد...
برگشتنی هم با قطار من نذاشتم تا شب بخوابی واسه همین خوب خوابیدی.کلا از وقتی هم برگشتیم گوش شیطون کر خوش خواب شدی.مشهد هم خوش خواب بودی و چون خسته میشدی خوب می خوابیدی....خدا راشکر اینم از عکسای دومین مشهد.