محمدهانیمحمدهانی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره
بابا مهدیبابا مهدی، تا این لحظه: 38 سال و 11 ماه سن داره
مامان معصومهمامان معصومه، تا این لحظه: 36 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
سالگرد عقد ماسالگرد عقد ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

محمدهانی جون

خبرهای خوب این روزها

1393/7/5 1:06
نویسنده : مامان و بابا
319 بازدید
اشتراک گذاری

محمدهانی این روزها مشغول شیطنت و بازی و حرف زدنه.از اینجا به اونجا پریدن و دویدن و دَدَ رفتن.

اما خبر خوش اینکه امشب قبل خوابت خواستی منو گاز بگیری منم احساس کردم شاید جای دندونات میخاره و دست تو دهانت بردم و متوجه شدم یکی از دندونای آسیابیت زده بیرون.حتی یکمم بلندشده و از اونجایی که شما اجازه نمیدی دهانت به راحتی کنترل بشه من متوجه حضور جوانه زیبای مرواریدت نشده بودم.و کلی ذوق کردم.امشب یه چیز دیگه هم یاد گرفتی با من بازی تام و جری کریسمس مری رو بازی کردی و به کوکا کوکا پپسی که میرسی دستتو رو دماغت میذاری و میگی پپسی...و میخندی

امشب تازه نافتو کشف کردی و به نافت نگاه میکردی و خندت می گرفت

صدای هواپیما رو عمو جواد بهت یاد داده تقلید کنی و دستتو شبیه هواپیما می کنی و میگی ویژی

به عموعلی میگی عامولی و عاشق عامولی هستی و وقتی بغل اونی بغل هیچکی دیگه نمیری.

عموجواد و عمو ابولفضل رو هم نصفه نیمه اسمشونو میگی عموجبا و عمو ابَ

تو خونه مامان جون اینا هم گیر دادی به اتاق دایی و به دایی اصرار میکنی منو ببر تو اتاقت عکس عبرق(عقرب)به زبون خودت ببینم.

امروز عزیزجون منو بغل کرد و گفت این مامان منه چنان دعوا کردی و اخم و گریه که ما کلی بهت خندیدیم.حتی خونه مامان جون اینا هم مامان جون همین کارو کرد و چنان دویدی بغلمو گریه افتادی و گفتی منه منه. باباجون هم بابا رو بغل کرد و گفت بابای منه شما هم بابا رو زدی و دویدی تو بغل باباجون نشستی یعنی به من توجه کن...

تو بازی هم کم نمیاری و ما داریم ازفرصتای باقیمونده فصل گرما برای پارک بردنت استفاده می کنیم.

تازگیا هم عاشق میوه خوردن با دندال(چنگال)هستی و وقتی موفق نمیشی برش داری با دست برمیدری و تو دهان کوچولوت میبری...

جمعه هم اگه خدا بخواد عازم مشهدیم و دومین سفر زندگیت باز هم به طور غیرمنتظره ای مشهد شد.دل تو دلم نیست بازم ببرمت مشهد.خودتم عکس ضریح امام رضا رو نشون میدی و میگی مهشَ.امشب از بس تکرار کردی ازت فیلم گرفتم بزرگ شدی ذوق خودتو کنی....

اینم از 14 ماهگی و ورود به 15 ماهگی و داستانای جدید محمدهانی

 

پسندها (2)

نظرات (5)

مامان هدی و بابا هادی
6 مهر 93 14:41
سلام عزیزم امیدوارم سفر خوبی داشته باشی التماس دعا
مامان و بابا
پاسخ
ممنون از لطفتون
مامانی محمدصالح جون
8 مهر 93 3:06
سفر به سلامت عزیزم وروجک زرنگ مواظب خودت باش و در سفر چیزای تازه یاد بگیر وبه ماهم بگو...
مامان حامد
8 مهر 93 16:57
انشالله كه بهتون خوش بگذره التماس دعا خيلي مواظب خودتون ومحمد هاني كوچولو وزرنگ باشيد
مامان و بابا
پاسخ
ممنون چشم حتما
مامان فریده
10 مهر 93 13:53
ای جونم اوا هم تازه نافشو کشف کرده و گاهی دست میزنه بهش
مامانی غزل جون
20 مهر 93 0:23
قربون شیطنت هات عزیزم شما هم صد آفرین گرفتی؟ من که خیلی راضی ام ولی غزلی یکم شیطنت میکنه و بازیگوشی داره
مامان و بابا
پاسخ
آره عزیزم من از 6 ماهگی باهاش کار میکردم کارتا رو واس همین کلمات رو زود یاد گرفته ای غزلک بازیگوش...خدا حفظت کنه